شهرهای شمالی ایران و پیوند اعضا ظرفیتهای خاص برای جذب گردشگران سوری هستند/ مردم سوریه میدانند ایران خطر داعش را از سرشان کم کرد/ امیدواریم بتوانیم این پیام را به ایرانیان مخابره کنیم که به سوریه خوش آمدید
تاریخ انتشار: ۱۰ آبان ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۶۴۰۴۷۴
به گزارش خبرنگار ایلنا، حسام السلامی (دبیر انجمن دانشجویان سوریه در ایران) است که بیش از چهار سال است به ایران آمده. او درحال نوشتن رساله دکترای زبان فارسی است. السلامی استاد زبان فارسی در گروه زبان ادبیات فارسی دانشگاه حلب است و دوست دارد به سوریه بازگردد و آموزش زبان فارسی را ادامه دهد.
دبیر انجمن دانشجویان سوریه در ایران با اشاره به آنکه صنایع دستی سوریه شباهت زیادی به صنایع دستی ایران دارد، گفت: هرچند طرح و نقوش این صنایع دستی به خصوص در حوزه خاتمکاری با یکدیگر متفاوت است اما فرهنگ و هنر دو کشور به یکدیگر بسیار نزدیک است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
السلامی طی این سالها به یزد و استانهای شمالی کشور از جمله قزوین، گیلان و مازندران سفر کرده و معتقد است: آثار سنتی و فرهنگی ایران شباهت بسیار زیادی با آثار سوریه دارد. شاید همین امر است که مردم دو ملت را به یکدیگر نزدیک کرده. در روستاهای شمال ایران چیزهایی دیدم که معماری آن و سبک زندگی آنها بسیار به سبک زندگی مردمان سوریه نزدیک است. غذاهای سنتی و انواع نانهای آنها برایم جذاب و آشنا بود. این آداب و رسومی است که نسل به نسل منتقل شده و در سوریه نیز با چنین آداب و رسومی روبهرو هستیم.
در ادامه گفتگوی ایلنا را با این استاد زبان فارسی میخوانید:
سوریه سالهای متمادی به دلیل وجود آثار باستانی چند هزارساله و مکانهای زیارتی، مورد احترام مسلمانان و گردشگران ایرانی بود. هرچند از سال ۲۰۱۱ و با شروع جنگ، سفرهای سیاحتی و زیارتی به این کشور متوقف شد، اما برای سالیان طولانی، تعداد زیادی از گردشگران ایرانی به سوریه سفر میکردند و همچنان علاقهمند سفر به این کشور هستند. باتوجه به روابط خوب ایران و سوریه و ارتباطات دوسویهای که طی این سالها برقرار بود، مردم سوریه چه شناختی نسبت به ایران و مرزهای فرهنگی، جغرافیایی،آداب و رسوم و فرهنگ آن دارند؟
مرم سوریه، ایران را میشناسند. مخصوصا در سالهای اخیر این شناخت بیشتر شده. هرچند جنگ، به سوریه آسیبهای زیادی وارد کرد و سبب شد مردم از موضوعاتی که در حوزه گردشگری و فرهنگ و هنر مطرح است، دور شوند، اما قبل از جنگ شاهد توسعه گردشگری در سوریه بودیم؛ حتی مردم سوریه نیز به منظور زیارت به ایران سفر میکردند. اکنون نیز روزهای پایانی جنگ را پشتسر میگذاریم.
بیش از ۷۰ درصد مردم سوریه به این مهم واقف هستند و میدانند که ایران به سوریه کمک کرد تا بتواند در جنگ موفق شود و خطر داعش را کم کند. امیدوارم بعد از پایان این جنگ مجدد شاهد آغاز حضور کاروانهای گردشگران ایرانی در سوریه باشیم. البته اکنون نیز مردمان سوریه به ایران سفر میکنند و ما در انجمن ملی دانشجویان سوریه سعی داریم تا جاذبههای ایران مانند طبیعت زیبا و بناهای تاریخی را به مردم سوریه معرفی کنیم، همچنین در حوزه گردشگری پزشکی و سلامت، ایران پتانسیلهای خوبی برای جذب گردشگران سوری دارد.
با توجه به اشارهای که به علاقه گردشگران سوریه به حوزه گردشگری سلامت داشتید، مردم سوریه بیشتر به دنبال کدام بخش از گردشگری سلامت در ایران هستند؟
به طور مثال شیراز قطب پیوند اعضا است و توانسته به رتبههای جهانی دست یابد. این مقصد برای گردشگران سوریه مهم است و به این شهر سفر میکنند تا از خدمات آن استفاده کنند. در عین حال اکنون بسیاری از پزشکان سوری در ایران تحصیل میکنند و تخصص میگیرند. این هم برای ما اهمیت دارد.
آیا گردشگران سوریه به غیر از گردشگری سلامت و گردشگری زیارتی، نسبت به سایر ظرفیتهای ایران بخصوص در حوزه طبیعتگردی و میراث جهانی ایران اطلاعاتی دارند؟
بله گردشگران سوریه علاوه بر تمام این موضوعات نسبت به سایر ظرفیتهای ایران نیز آشنایی دارند. ایران مانند سوریه کشوری بسیار زیباست به طور مثال شهرهای شمالی ایران همانند شهرهای غربی سوریه هستند که در کنار دریا قرار دارند. قطعا استانهای شمالی ایران میتوانند برای مردمان سوریه بسیار جذاب باشند.
دیدن آثار باستانی ایران نیز از دیگر جذابیتهایی است که میتواند گردشگران سوری را جذب کند. در عین حال دیدن اصفهان، شیراز و یزد و قدم زدن روی سی و سه پل و دیدن منار جنبان، مسجد امام و شیخ لطفالله فراموش نشدنی است. تخت جمشید، بازار تبریز و سایر آثار میراث جهانی ایران که در فهرست یونسکو به ثبت رسیدهاند برای گردشگران سوری جذاب است. نباید فراموش کرد که سوریه نیز مانند ایران قدمت طولانی دارد و مردم سوریه به کشورهایی که دارای فرهنگ و تاریخ کهن هستند، احترام میگذارند. میتوان گفت سبک آثار باستانی ایران به سبک میراث کهن سوریه بسیار نزدیک است و ما به این مهم اهمیت میدهیم. میتوان گفت تمام اینها به دلیل گستردگی مرزهای ایران فرهنگی است و در گذشته سوریه نیز بخشی از ایران به حساب میآمد و بخشی از سوریه در دوره ساسانیان در زمره مرزهای ایران قرار میگرفت.
با توجه به گستردگی مرزهای فرهنگی ایران و تاثیری که در تاریخ و فرهنگ سوریه دارد، نقش آموزش زبان فارسی و کرسیهای زبان فارسی در دانشگاههای سوریه چگونه است؟ آیا مردم سوریه شناختی نسبت به زبان فارسی دارند و تا چه اندازه به آموزش این زبان در سوریه اهمیت داده میشود؟
در سوریه مراکز آموزش زبان فارسی فعال هستند. ما در دانشگاه درباره ایران و جاذبههای آن اطلاعات زیادی را در اختیار دانشجویان قرار میدهیم و از قرابت فرهنگی سخن میگوییم. البته با وجود آنکه زبان سوری سرشار از واژههای فارس است اما بسیاری از مردم به این مهم واقف نیستند و نمیدانند. میتوانم بگویم بسیاری از واژههای سوری، ریشه فارسی دارند. به طور مثال ابریق از آبریز نشات گرفته.
سالهاست زبان فارسی را در دانشگاه حلب تدریس میکنید. چگونه شد که جذب یادگیری زبان فارسی شدید و نظرتان درخصوص ویژگیهای این زبان چیست؟
حدود ۱۴ سال پیش در سال ۲۰۰۵ شاهد شکلگیری ارتباطات جدیدی بین ایران سوریه بودیم چنانکه این ارتباطات گسترش یافت و در سوریه این نیاز احساس شد که باید گروهی از دانشجویان برای آموزش زبان فارسی تربیت شوند. از این رو تدریس زبان فارسی در دانشگاه حلب آغاز شد. وقتی من شنیدم کرسی زبان فارسی در دانشگاه حلب ایجاد شده تحقیقات بسیار زیادی درباره این زبان انجام دادم و چون برایم جذابیت داشت و موضوع جدیدی بود، به سراغ تحصیل در این رشته رفتم.
در نهایت کارشناسی زبان فارسی را در سوریه گرفتم و برای پیشرفت زبان فارسیام دو سال بیشتر آموزش دیدم. وقتی در دانشگاه حلب استخدام شدم برای ادامه تحصیل به ایران آمدم چراکه در مقاطع بالاتر تحصیل در رشته زبان فارسی در حلب میسر نیست. وقتی ما بتوانیم دکترای زبان فارسی را در ایران دریافت کنیم میتوانیم به سوریه بازگردیم و مقاطع بالاتر این رشته را در دانشگاه حلب ایجاد کنیم.
در ابتدای امر چیزی درباره شیرینی زبان فارسی نمیدانستم اما وقتی وارد این رشته شدم روز به روز علاقهام بیشتر شد. معانی اشعار ایرانی بسیار عمیق و شیرین هستند. به شعرهای ایرانی بسیار علاقهمندم؛ از غزل گرفته تا اشعار عرفانی شاعران ایرانی را دوست دارم. فردوسی، سعدی و مولوی از بزرگان شاعران دنیا هستند.
اگر بخواهید در یک جمله ایران را برای مردم سوریه تعریف کنید چه خواهید گرفت؟
ایران کشوری با تمدن و فرهنگی کهن، مردمانی مهربان و دوستداشتنی است. امیدوار هستم اکنون که جنگ در سوریه تمام شده بتوانیم این پیام را به مردم ایران مخابره کنیم که به سوریه خوش آمدید.
منبع: ایلنا
کلیدواژه: سوریه داعش مولوی فردوسی سفر به ایران جنگ در سوریه گردشگران سوریه شهرهای شمالی کشور
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.ilna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایلنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۶۴۰۴۷۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
کشف جدید زبانشناسان: ۴ سفر حماسی از سرزمینهای یخی که به پیدایش اولین آمریکایی ها منجر شد
تقریباً نیمی از خانوادههای زبانی دنیا در قاره آمریکا یافت میشوند. با اینکه بسیاری از این زبانها اکنون منقرض شدهاند، تحلیل زبانهای تاریخی به ما امکان بررسی، مقایسه و ردیابی آنها در گذر زمان را میدهد تا گروههای اولیه ساکن در این قاره را بهتر درک کنیم.
جهانا نیکولز، زبانشناس تاریخی در دانشگاه برکلی کالیفرنیا در پژوهشی که اواخر ماه مارس در مجله American Journal of Biological Anthropology منتشر شد، به بررسی ساختار ۶۰ زبان از سراسر آمریکا و کانادا پرداخت. این بررسی نشان داد که این زبانها از دو گروه زبانی اصلی نشأت گرفتهاند که در دستکم چهار موج مجزا وارد آمریکای شمالی شدهاند.
کشف تاریخچه قاره آمریکا با علم زبانشناسیبه گزارش گجت نیوز، نیکولز ۱۶ ویژگی این زبانها از جمله ساختار هجا، جنسیت اسمها و نحوه تولید صامتها هنگام صحبت را مورد بررسی قرار داد. نتایج این بررسی حاکی از آن است که این زبانها به دو گروه اصلی تقسیم میشوند: گروه اول شامل زبانهایی است که ضمیر اول شخص آنها دارای آوای «ن» و ضمیر دوم شخص دارای آوای «م» است. گروه دوم شامل زبانهای دیرینهتری است که میتوانند یک جمله کامل را تنها در یک کلمه منتقل کنند.
تحليلهای بیشتر زبانشناسی نشان میدهند که ورود انسانها به قاره آمریکا در چهار موج مجزا رخ داده است. اولین موج حدود ۲۴ هزار سال پیش اتفاق افتاد، زمانی که یخچالهای عظیم بخش زیادی از آمریکای شمالی را پوشانده بودند.
خانم نیکولز هیچ ویژگی منحصر به فردی در زبانهای آن دوره پیدا نکرده که نشاندهنده ورود گروهی متنوع از مردم و زبانها به آمریکای شمالی در آن زمان باشد. موج دوم مهاجرت حدود ۱۵ هزار سال پیش با مردمی همراه بود که زبانهایی با ضمیر اول شخص «ن» و ضمیر دوم شخص «م» داشتند.
موج سوم نیز هزار سال بعد با مردمانی همراه بود که زبانهایی با صامتهای ساده داشتند. سپس موج چهارم حدود ۱۲ هزار سال پیش همراه ورود زبانهایی با صامتهای پیچیده از راه رسید.
تا همین اواخر، محققان بر این باور بودند که اولین آمریکایی ها حدود ۱۳ هزار سال پیش از طریق یک پل خشکی از سیبری وارد این قاره شدهاند. اما مطالعات قبلی خانم نیکولز روی دادههای زبانی او را متقاعد کرد که این زمان برای شکلگیری نزدیک به ۲۰۰ زبان بومی آمریکا کافی نبوده است. در عوض او معتقد است که اولین ورود انسانها به حدود ۳۵ هزار سال پیش بازمیگردد.
از آن زمان، حجم فزایندهای از تحقیقات باستانشناسی، زمینشناسی، اقلیمشناسی و ژنتیک، تاریخ ورود اولیه انسانها به آمریکا را به عقب رانده است و اجماع جدیدی بر این شکل گرفته که چندین موج از مهاجران در مقاطعی بین ۳۰ تا ۲۵ هزار سال پیش راه خود را به قاره آمریکا باز کردهاند.
خانم نیکولز گفت: «اضافه کردن مطالعات زبانی به این تحقیقات به معنای تأیید متقابل این چهار رشته علمی است. به نظر من حالا این تفسیر بسیار محکمهپسند است».
اندرو کاول، انسانشناس و زبانشناس در دانشگاه کلرادو بولدر که در این پژوهش مشارکت نداشته، در ایمیلی به سایت معتبر جهانی لایو ساینس گفته که مطالعه خانم نیکولز جالب است زیرا «دادههای زبانی بر پذیرش فزاینده سایر حوزههای علمی صحه میگذارد که آمریکای شمالی بسیار زودتر از آنچه برای دههها تصور میشد، مسکونی شده است».
با این حال، آقای کاول خاطر نشان کرد که تحلیل آماری این پژوهش نشان میدهد که دو زبان، یوروک و آراپاهو، طبقهبندی کاملاً متفاوتی دارند؛ این درحالیست که میدانیم این دو زبان از نظر ژنتیکی با هم مرتبط هستند و هر دو جزئی از ابرخانواده زبانهای آلگیک به شمار میآیند (زبان یوروک در شمال دور کالیفرنیا و زبان آراپاهو در ایالتهای وایومینگ و اوکلاهما صحبت میشده است).
آیا اولین آمریکایی ها، از آسیا مهاجرت کردهاند؟البته، نفوذ زبانهای همسایه میتواند روی زبانهای دیگر تاثیر زیادی بگذارد و این موضوع میتواند روابط اولیه آنها را مخدوش کند، همانطور که آقای کاول اشاره کرد.
اگرچه این پژوهش جدید مدلی را برای چگونگی ورود و تکامل زبانها در آمریکای شمالی ارائه میدهد، اما به خاستگاه آنها که هنوز ناشناخته است، اشارهای نمیکند.
خانم نیکولز گفت: «به احتمال زیاد مردمی که به آمریکای شمالی نقل مکان کردند، اقوام خود را در آسیا رها کردهاند و ممکن است برخی از آن زبانها همچنان در سیبری باقی مانده باشند».
با این حال به گفته او، محدودیتهای روش مقایسهای زبانشناسی به این معناست که شاید هرگز آن را نباید قطعی دانست.
کانال عصر ایران در تلگرام